به کانال تلگرام ما بپیوندید
کانال تلگرام

داستان درمورد ساکوراگی شون فروشنده است که برای یه کارخونه لوازم خونه کار میکنه و زندگی شادی با همسر و دخترش داره اما به خاطر تغییرات پرسنلی مجبور میشه به شهری که هفده سال پیش اونجا درس میخونه بره و از اتفاق عشق اولش که حالا ازدواج کرده و معلم دبیرستانه میبینه همسر خانم معلم به خاطر شغلش اغلب به سفر میره و او عموما تنهاست و این دوتنهایی هردو رو بهم نزدیک میکنه و کم کم خاطرات قدیم براشون زنده میشه از طرفی همسرشون که تلاش داره سنگینی حال همسرش رو که براش نامفهومه و نمیدونه اثر حسادت به شوهر عشق اولشه بهتر کنه به خاطر تماسها و ایمیل های وقت و بی وقت مشکوک میشه که همسرش بهش خیانت میکنه و تصمیم میگیره به دیدن همسرش بره حالا باید دید سرنوشت این دو زوج به کجا میکشه