به کانال تلگرام ما بپیوندید
کانال تلگرام

داستان درمورد نجیکی میاست که تو یه سوپرمارکت کار میکنه و به خاطر پدر و مادر سختگیرش اعتماد به نفس پایینی داره چون همیشه مورد ازارجسمی از طرف پدر و سرزنش از طرف مادرش قرار میگیره تااینکه عاشق مدیر فروشگاهی که توش کار میکنه میشه و باهاش رابطه برقرارمیکنه اما ارامشش با شروع بیماری مدیر و اینکه ازش میخواد ترکش کنه خیلی ووم نمیاره میا که از این اتفاق زیاد راضی نیست سعی میکنه با کارای فوق العاده مدیر رو راضی و خوشحال کنه تاجایی که حتی به همسر و پسرش هم نزدیک میشه باید دید عاقبت این قضیه به کجا میکشه