به کانال تلگرام ما بپیوندید
کانال تلگرام

داستان درمورد پریمه که خونواده بزرگ و شلوغی داره و همه اعضا انتظار دارن تو اداره خونواده سهمی داشته باشن و به همین لحاظ پریم مجبوره با جو یکی از بستگانش ازدواج کنه اما این رو قبول نمیکنه و در عوض به دانشگاهی در جنوب شهر میره و اونجا با مردی به اسم آران که مورد تایید خونواده اش نیست ملاقات میکنه