به کانال تلگرام ما بپیوندید
کانال تلگرام

داستان درمورد محققیه که در اوج آشوب اهریمنان برای شرکت تو آزمون سلطنتی راهی پایتخت میشه که سر راه به روباه نه دمی که اومده تا محبت گذشته رو براش جبران کنه برمیخوره و روباه چندین بار او رو از خطر نجات میده و کم کم عاشق هم میشن اما وقتی مرد هویت واقعیش رو میفهمه او رو از خودش میرونه و تنهایی رهسپار پایتخت میشه تو مسیر باقیمانده روباه همچنان مخفیانه ازش محافظت میکنه و حتی جوهره اهریمنیش رو به اهریمن مار میده تا محقق جوان رو نجات بده و درنهایت هم با اهریمن مار از بین میره محقق جوون که بالاخره عشق روباه رو حس میکنه تعصبش نسبت به اهریمنان رو کنار میذاره و بااحساساتش روبرو میشه